مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بر لبـم دارم سلامت یوسف زهـرا سلام چشم من بیآنکه بیند، آن رخ زیبا سلام دل خوشم بر مستحبی که جوابش واجب است آشـنایی که غـریـبی دیـدهای از ما سـلام آل یاسین خوانِ ارکان ظهـورت گشتهام پا بنه بر دیـده، پاسخ گو سلامم را سلام بین مردم هر سلامی را سلامت در پی است چشم بد دور از شما جانت سلامت با سلام نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست رو به قـبله هر نـمازم میشـود آقا سـلام به عمویت رفتهای در قد و قامت ای عزیز کی شود چشمم دهد بر آن قدِ رعنا سلام در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی یا عـراقی در زیارت بر شما آنجا سلام یاد ما هم باش وقـتی میدهی در کـربلا بر شهید تشنه لب، بر زینب کبری سلام یاد ما کن در زیارت خـواندنِ ناحـیهات میدهی وقـتی برآن قـربانی تـنهـا سلام در فرازیکه سلامت میرسد بر جسم او بی کفن افـتاده پاره پاره در صحرا سلام یا در آنجا که نشـسته، قاتلش بر سینهاش میدهی بر خواهرش بر مادرش زهرا سلام |